۱۲۰۰ سال از آن روز که خاک خراسان به قدمهای ضامن آهو عطر گرفت، میگذرد و این گذر روزگار، آنقدر مجال و فرصت پیشروی عاشقان حضرتش قرار داده است که هر عرض ارادت یادگاری را در مشهد و بر بنای حرم باقی گذارند؛ یادگارهایی که امروز میتوان سر را بالا گرفت و با افتخار آن را تاریخ خواند؛ تاریخ شکلگیری بارگاه خورشیدنقاب شمسالشموس.
این تاریخ البته نخستینهایی دارد که روایت گفتن از این حریم را شیرینتر میکند؛ نخستینهایی که چشم پژوهشگران و تاریخنگاران بسیاری را در جستوجوی خود به میان اوراق و اسناد قدیمی کشانده است. یکی از این افراد، حسین مهدوی پارساست که حاصل جستوجوهایش از اولینهای حرم مطهر را در کتاب «اولینها و قدیمیترینها در حرم مطهر امامرضا (ع) *» گردآوری کرده است و شما خواننده بخشی از آن هستید.
امامرضا (ع) هنگام هجرت از مدینه به مرو، پس از عبور از شلمچه، وارد ایران فعلی شدند. اولین شهری که حضرت وارد آن شدند، سوقالاهواز بوده است. ایشان در شهر اهواز بهدلیل هوای گرم و فصل تابستان بیمار میشوند، بنابراین درخواست میکنند که طبیبی بیاورند.
ابوهاشم جعفری میگوید که من طبیبی را به بالین آن حضرت بردم. حضرت نام گیاهی را برای طبیب بردند و خواص آن را بیان کردند. طبیب گفت: «من در روی زمین چنین گیاهی را نمیشناسم و کسی غیر از شما، نام این گیاه را نمیداند. شما آن را از کجا میشناسید؟ این گیاه در این زمان و در این مکان پیدا نمیشود». [راوی، اسم گیاه را فراموش کرده است.]
حضرت فرمودند: «برایم مقداری نیشکر تهیه کن». پزشک گفت: «این سختتر از اولی است؛ زیرا حالا وقت نیشکر نیست». حضرت رضا (ع) فرمودند: «نیشکر و داروی گیاهی، هر دو در همین سرزمین و هماکنون وجود دارد. از آب شادروان عبور کنید؛ آسیابی خواهید دید. در آنجا، مردی سیاهچهره میبینید.
از او بپرسید که نیشکر و آن گیاه، کجا میروید». من به آسیاب رفتم و مرد سیاه را دیدم و از او پرسیدم. او به نیشکرهای پشتسر خود اشاره کرد. هرچه لازم بود، برداشتم و برگشتم. رجاءبنابیضحاک که این جریان را شنید، به همراهان خود گفت: «اگر بیشتر در این محل اقامت کنیم، مردم فریفته او میشوند». پس، از آنجا بهراه افتادند.
مشهد واژهای عربی است و در کتابهای لغت، در معانی محل دیدار، زیارتگاه، جای دیدنی و مانند آن بهکار رفته است، اما عموم مردم، این واژه را به محل شهادت و مردم ایران، آن را به محل شهادت و دفن امامرضا (ع) میشناسند. این شهر که آخرین محل زندگی پرماجرای هشتمین امام شیعیان است، تا پیش از به خاکسپاری پیکر مطهر ایشان، دهکدهای خوشآبوهوا به نام سناباد، از توابع نوغان، در ولایت توس بوده است.
نام مشهد را برای اولینبار، در قرن سوم هجری قمری، برای این شهر بهکار میرود. اما در قرن هفتم که مغولان، توس را ویران میکنند و مردم برای اقامت بهسوی مشهد روی میآورند این نام مشهور میشود. حمدالله مستوفی در قرن هفتم نوشته است: «روستای سناباد بهتدریج گسترش یافت و بهصورت شهری بزرگ درآمد»، «مشهدالرضا» نامیده شد و از آن زمان، هسته اصلی شهر (مشهد کنونی) شکل گرفته است.
مأمون پس از مرگ هارون و دفن او در بقعه هارونیه، قبهای بر فراز بقعه بنا نهاد که در حوادث خراسان، مانند حمله سبکتکین در اواخر قرن چهارم تخریب شد. پس از آن، سلطانمحمود غزنوی در سال ۴۰۰ قمری، به بازسازی حرم و ایجاد قبهای جدید بر فراز بقعه، همت گماشت که اکنون خبری از تخریب آن نیست.
اولین سنگ مزار حضرت، مربوط به سال ۵۱۶ قمری، عهد سلطانسنجر سلجوقی است با ابعاد سی در چهل و قطر شش سانتیمتر. این سنگ، مرمری کتیبهای محرابشکل به خط کوفی شکسته نیز دارد. در پایان کتیبه، نام بانی سنگ چنین آمده است: «أمر بعماره المشهدالرضوی علیبنموسی (ع) العبد المُذنِب الفقیر الی رحمهالله ابوالقاسم احمدبنعلی بن احمدالعلویالحسینی؛ تقبلالله منه».
علاوهبر این، نام سازنده سنگ که «عبدالله بناحمد قره» است، در زیر آن به چشم میخورد. این لوح تاریخی که بیانگر تعمیراتی در حرم مطهر است، بهدلیل ارزش تاریخی و هنری آن، به موزه انتقال یافت و اکنون در این بخش در معرض بازدید زیارتکنندگان امامهشتم (ع) قرار دارد.
سابقه اولین صندوقی که روی مزار حضرت تعبیه کردهاند، به اوایل قرن ششم برمیگردد. انوشیروان زرتشتی، از اهالی اصفهان، درپی مشاهده کراماتی از امامرضا (ع)، مسلمان میشود و در سال ۵۰۰ قمری، صندوقی چوبی با روکش نقره بر مرقد امام نصب میکند.
حرم مطهر سالها بدون گنبد و با همان قبهای بود که ذکر کردیم تااینکه در اوایل قرن ششم، فردی خیراندیش به نام شرفالدین ابوطاهر قمی، وزیر سلطانسنجر سلجوقی، گنبدی را بر فراز قبه (اصلی) میسازد؛ همین گنبدی که اکنون حدود نهصد سال، از ساخت آن میگذرد.
گلدسته طلا که بهصورت منفرد ساخته شده است، سابقه تاریخی و قدمت بیشتری دارد. بهقولی، ساخت آن همزمان با بنای گنبد در اوایل قرن ششم صورت میگیرد. بلندای مناره کناره گنبد از سطح صحن انقلاب تا انتهای آن، ۴۰/۵ متر و محیط آن حدود ۱۳ متر است.
اولین ضریح حضرت، ضریحی چوبیای است که طلا و نقرهکوبی شده است و در زمان شاهطهماسب صفوی، به سال ۹۵۷ قمری، ساخته میشود و بر روی مرقد مطهر نصبش میکنند. این ضریح بهدلیل چوبی بودن، بهمرور زمان فرسوده میشود تااینکه در سال ۱۱۶۰ قمری، تعویضش میکنند.
در این سال، شاهرخمیرزا، نوه نادرشاه افشار که حکومت خراسان را دراختیار دارد، یک ضریح از جنس یاقوت و زمرد به نام نگیننشان به حرم هدیه میکند. این ضریح دوم، هماکنون در زیر ضریح چهارم حضرت و در سرداب قرار دارد.
صحن انقلاب، اولین و قدیمیترین صحن است که در قسمت شمال حرم بنا شده است. این صحن بهسبب قدمتش، به صحن عتیق و صحن کهنه نیز معروف است. ضلع جنوبی این صحن و اساس ایوان طلای آن از بناهای امیرعلیشیر نوایی، وزیر سلطانحسن بایقرا، در سال ۸۷۵ قمری است. بنای اضلاع شمالی و شرقی و غربی آن، اما مربوطبه عهد صفویه است و ظاهرا با معماری شیخبهایی ساخته شده است.
مسجد بالاسر با ابعاد ۸ متر طول، ۳۰/۴ متر عرض و ۱۰ متر ارتفاع، بعد از روضه منوره، کهنترین مکان و مسجد در حوزه حرم است. این مسجد را که نزدیکترین بنا به ضریح مقدس رضوی نیز هست، ابوالحسن عراقی معروف به دبیر، از رجال دوره غزنویان، در سال ۴۲۵ قمری (بیش از هزار سال قبل)، در غرب روضه منوره ساخته و مدفن خود او نیز در جوار همین مسجد است.
رواق دارالسیاده از قدیمیترین رواقهای روضه منوره، مربوط به عصر تیموریان است. نامگذاری این رواق به «دارالسیاده» از آن نظر است که محل اجتماع سادات و منسوبان به خاندان حضرت علی (ع) بوده است. این رواق که هماکنون نیز موجود است، نمایشگاهی از هنرهای تزیینی، معماری و هنرهای دستی و گویای نبوغ ایرانیان در انواع هنر است. رواق دارالسیاده در بخش غربی و جنوبغربی حرم مطهر واقع شده است و از شمال به جنوب امتداد دارد.